به ساعت نگاه مي كنم:


حدود سه نصفه شب است

 
چشم مي بندم تا مبادا چشمانت را از ياد برده باشم


و طبق عادت كنار پنجره مي روم

 
سوسوي چند چراغ مهربان

 
وسايه هاي كشدار شبگردانه خميده

 
و خاكستري گسترده بر حاشيه ها

 
و صداي هيجان انگيز چند سگ


و بانگ آسماني چند خروس

 
از شوق به هوا مي پرم چون كودكي ام

 
و خوشحال كه هنوز

 
معماي سبز رودخانه از دور

 
برايم حل نشده است


آري!از شوق به هوا مي پرم

 
و خوب مي دانم


سالهاست كه مرده ام

 

 "زنده یاد حسین پناهی"

  

92902139497628583270.jpg